سرعت گذشت ایام
سرعت گذشت ایام دختر عزیزم بیشتر وقتم رو شما دوتا نازنینام پر کردید و من فقط خاطرات این روزهاتون رو براتون یادداشت میکنم به امید روزی که بتونم براتون بنویسم شایدم خودتون بنویسید.
کلی عکس و خاطره هست که باید توی وبت بذارم.
من و بابایی میریم دانشگاه وتو هم پیش دبستانی1 میری. تابستون کلاس ژیمناستیک رفتی...
فاطمه هم بزرگ شده و با هم گه گاه بازی میکنید و صدای خندتون خونه رو پر از شادی میکنه.
البته گه گاه هم واقعا کار سخت میشه و نمیدونم چیکار باید بکنم.
اما همیشه دوستتون دارم حتی اگه دعواتون کنم ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
ممنون شما لطف دارید.
سلام مهندس جون
ما هم خیلی دلمون برات تنگیده یگانه گاهی میپرسه مامان دیگه کی دوستات میان خونمون؟
سلام خانمی
ممنون لطف کردی عزیزم