یگانهیگانه، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

یگانه عزیزم

اين چند روز

1391/3/27 3:12
نویسنده : مامان یگانه
1,722 بازدید
اشتراک گذاری

 براي ديدن عكسهاي توت تكوندن و بستني خوردن و بيل و كلنگ زدن گل دخترمون ادامه مطلب رو كليك كنين...

بيل زدن

این عکسها مال١٢ خرداده که یگانه جون در حال کمک در گرفتن سر چادر توته.

نمیدونین چه ذوقی میکنه وقتی توتها میریزه توی چادر!!!

گرفتن سرچادر توت

 

گرفتن سرچادر توت

 

اينم از بستني خوردن گل دخترم

بستني خوردن

 

بستني خوردن

 

اينم جمعه هفته پيشه 19خرداد

حالانميدونم چرا اينقدر اين دختر علاقه داره كارهاي بابايي رو انجام بده؟؟!! شايد اينجوري احساس بزرگ بودن ميكنه.

ازدست تو يگانه.   آخه مگه زورت ميرسه!!

بيل زدن دخترم

 بيل زدن دخترم

دنبال چي ميكردي وروجك؟؟!!

بيل زدن دخترم

 دوشنبه هم مامان بزرگ و بابابزرگ يگانه جون(پدرشوهرومادرشوهرم) رفتن كربلا. خوش به حالشوندل شکسته ان شاا.. كه به سلامتي برگردن

همسايمون هم رفت دبي. آخ جون چه همه سوغاتيقهقههچشمک

سه شنبه هم رفتيم مهموني كه خوش گذشت

مهموني

آخه مامان جان اين چه طرز نشستنه؟؟؟؟؟گریه

مهموني

اما موقع برگشتن وسط راه ماشين به كل داغون شد، يعني خراب شد كه ماجراشو بعدا تعريف ميكنم الان حوصلشوندارم كه بگم آخه مفصله. منم خوابم ميادخمیازه

چهارشنبه شب رفتيم عكاسي تا از يگانه جون وباباجون عكس بگيريم. از اون جايي كه ماشين هنوز درست نشده بود، مجبور شديم پياده بريم. منم كه .... با اينكه نزديك بود اماچون از بعد تولد يگانه جون پياده روي نميكنم وهمش با ماشين ميرفتم حسابي خسته شدم.هي ياد اون روزهاي جووني بخير.

حالا از شانس ماهم يگانه توي راه خورد زمين و يك كم لبش خوني شد وباد كرد(تا حالا يادم نمياد يگانه توي خيابون زمين خورده باشه و لبش خوني بشه) توي عكاسي هم 2،3تايي جيغ اساسي زد كه توجه همه رو به خودش جلب كرد، يكي هم گفت ماشاا.. لابد باورشون نميشد اين دختره.همينكه رفتيم نوي آتليه و آقاي عكاس اومد يگانه شروع به گريه كرد، نميدونم از پرژكتور ترسيد، چي شد. آخرش بوسيله يك گز كه باباجون كنار دوربين شروع به باز كردنش كرد، توي بغل من يك عكس ازش گرفتيم. البته يك كم حالت گريه داشت.

جمعه دوباره رفتيم باغ كه بازهم يگانه رفت سراغ بيل و كلنگ

بيل زدن

كلنگ زدن

دخترم خيلي خسته شده!!!

خسته از كار

 آخه يكي نيست بگه مگه اون دمپايي ها سايز پاي تو ان نيم وجبي؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (16)

مامان علی خوشتیپ
27 خرداد 91 8:35
هزار ماشاالله چه دختر ناز و فعال و بلاییه


ممنون
عمه مژی امیر مهدی
27 خرداد 91 9:30
سلام خانم خوشکله چه علاقه ای به کارهای مردونه داره نازی
مرسی از اینکه به ما سر زدین ممنون


ممنون
محقق زایمان طبیعی
27 خرداد 91 9:45
ماشاالله به یگانه کوچولو
منم وقتی بچه بودم به این کارهای مردونه خیلی علاقه داشتم.



الانم علاقه داري يانه؟
دایی بنی جون
27 خرداد 91 15:09
سلام
این یگانه جون هم خودش یه بار مردیه
همیشه شاد باشید و سلامت
رمز مطلب را براتون فرستادم


ممنون
الهه مامان روشا جون
27 خرداد 91 22:51
سلام خانومی.ممنونم که به وبلاگ روشا جون سر زدی.
ماشاله به یگانه جونم که انقدر پر تلاشه.
بازم پیشمون بیا خوشحال میشیم.


چشم ماماني
مامان علي خوشتيپ
27 خرداد 91 23:32
با افتخار لينك شدي عزيزم


ممنون
محقق زایمان طبیعی
28 خرداد 91 19:04
الان نمی دونم
یعنی نمی دونم چطور برات بگم
مثلا وقتی میریم گردش و تفریح، گاهی وقتا بدم نمیاد همراه مردها و پسرها و دخترهای کوچیکتر از خودم بریم هیزم جمع کنیم. در حالی که دخترهای همسن خودم یا بزرگتر از خودم معمولا چنین کارهایی نمی کنند.
یا مثلا کمک کردن برای چادر زدن
الان حضور ذهن ندارم که بیشتر برات توضیح بدم.
اما می تونم بگم معمولا هر کاری باشه، اگه حال داشته باشم خودمو درگیر می کنم. یعنی کمک می کنم. دیگه مردونه زنونه نداره. هر کاری بتونم انجام میدم. شاید نی نی شما هم همین طور باشه.

امیدوارم که یگانه اجتماعی بشه

مامان امیر مهدی
28 خرداد 91 20:34
آخی عزیزم چه عکسهای نازی .ماشالا به این همه فعالیت.ایشالا که مسافرهاتونم به سلامتی برگردن سوغاتی های خوبی هم گیرتون بیاد مرسی که بهمون سر میزنید دوست گلم


ممنون امیدوارم خواهش میکنم
sanam
28 خرداد 91 21:04
سلام ممنون نه ما اهل تهران و تبریزیم ولی در حال حاضر مقیم تبریزیم
مامانی درسا
30 خرداد 91 9:48
الهی مامانی این عکسا همشون واسم باز نشد ..... ولی کافی بود همون دو سه تا رو ببینم و متوجه بشم هزار ماشاالله چقده اون روز بهش خوش گذشته و چه گلی این خانمی ...... قربونش یه بوس گنده بکنید این عسل خاله رو ......


ممنون عزيزم لطف داري
خاله نفیسه
30 خرداد 91 16:09
مامان حنا
30 خرداد 91 17:32
سلام عزیزم
رمز رو خصوصی برات ارسال میکنم
از روی ماه یگانه عزیزم هم ببوس


ممنون عزيزم لطف كردي
الهه مامان یسنا
31 خرداد 91 1:55
چه دختری حسابی حافظ محیط زیسته. آفرین!!!!!
الهه مامان روشا جون
31 خرداد 91 14:42
واسه یگانه جونم
خاله فاطمه جون
1 تیر 91 21:19
سلام عزیزم. خیلی عکسای جالبی بود کلی شاد شدم. ماشینتونم فدای سر خودتون. انشاا... که همیشه شاد وسلامت باشید و همیشه بهتون خوش بگذره.
یگانه جون رو از طرف من ببوس دلم خیلی براتون تنگ شده دعا کن برام زودتر این کنکورو بدم و خلاص بشم.


ان شاا.. كه موفق بشي خاله جون
ماهم دلمون برات تنگ شده
مامان پریسا
2 تیر 91 17:01
سلام یگانه جون.....
دیگه نیومدی پیشمون؟؟؟؟
پریسا کلی منتظرت بود هااااا


الان ميام اين چند روز سرم شلوغ بود